خداحافظ برای تو چه آسان بود
ولی قلب من از این واژه لرزان بود
خداحافظ برای تو رهایی داشت
برای من غم تلخ جدایی داشت
خداحافظ طلوع من غروب من
خداحافظ تو ای محبوب خوب من
سلام تو طلوع پاک شبنم بود
غروب ظلمت تاریکی وغم بود
سلام تو شروع آشناییها
نوید مهربانی ها زمان همزبانیها
دریغ از قطره های اشک سوزانم که از بیداد تو بر رخ چکیده
خزان زندگی آمد دل افسرده بعد از تو بهاری را ندیده
خداحافظ
خداحافظ
خداحافظ